برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
روى زمین دو امان از عذاب خدا وجود داشت، یكى از آن دو از میان شما رفت، پس كوشش كنید در نگهدارى و مواظبت از دیگرى .
امانى كه از دستتان رفت رسول خدا(صلى الله علیه و آله) بود، امانى كه باقى است استغفار و طلب آمرزش است؛ زیرا خداوند مىفرماید:
«وَ ما كانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ اَنْتَ فِیهِمْ وَ ما كانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» (1) ؛ خداوند عذاب نمىكند ایشان را با آن كه تو(اى محمد) در میان آنان باشى و خداوند عذاب نمىكند ایشان را با آن كه ایشان (از گناهان) آمرزش جویند. (2)
روزى امـام عـلى(عـلیهالسلام) از حال زار یتیمانى آگاه شد، به خانه برگشت و برنج و خـرمـا و روغـن فـراهـم كـرده در حـالى كـه آن را خـود بـه دوش میكـشـیـد، مـرا اجـازه حمل نداد، وقتى به خانه یتیمان رفتیم غذاهاى خوش طعمى درست كرد و به آنان خورانید تا سیر شدند.
سـپـس بـر روى زانـوهـا و دو دسـت راه مـىرفـت و بـچهها را با تقلید از صداى بَع بَع گوسفند مىخنداند.
بچّه ها نیز چنان مىكردند و فراوان خندیدند.
وقتی از منزل خارج شدیم.
گفتم: مولاى من، امروز دو چیز براى من مشكل بود.
اول: آن كه غذاى آنها را خود بر دوش مبارك حمل كردید.
دوم: آن كه با صداى تقلید از گوسفند بچهها را مىخنداندید.
امام على(علیهالسلام) فرمود:
اولى براى رسیدن به پاداش،
و دومـى بـراى آن بـود كـه وقـتـى وارد خـانه یتیمان شدم آنها گریه مىكردند، خواستم وقتى خارج مىشوم، آنها هم سیر باشند و هم بخندند.(1)
پینوشت:
1- شجره طوبى، ص 407 .
برگرفته از کتاب الگوهاى رفتارى امام على(علیهالسلام)، ج اول، مرحوم محمد دشتى .
یا ایُهَا النّاس اِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَ اُنثى(1)؛ اى مـردم مـا شـمـا را از یـك مـرد و زن آفـریـدیم، پس همه انسانها، نژادها، قبیلهها با هم برابرند.
رسول گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) با همه به گونهاى مساوى برخورد مىكرد.
در زمان خـلافـت خـلیفه دوم، شخصى ادعایى نسبت به حضرت امیرالمؤ منین على(علیهالسلام) داشت و بنا شد در حضور خلیفه رسیدگى شود.مدّعى حاضر شد و خلیفه خطاب به امام على(علیهالسلام) گفت:
اى اباالحسن در كنار مدّعى بنشین تا اختلاف را حل كنم .
خلیفه دوم در این موقع آثار ناراحتى را در سیماى حضرت امیرالمؤمنین على(علیهالسلام) دید و گفت:
اى على! از این كه تو را در كنار دشمن قرار دادم ناراحتى؟
امام على(علیهالسلام) فرمود:
نه بلكه از آن جهت كه در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت را رعایت نكردى نگران و ناراحت شدم، زیرا او را با نام صدا كردى و مرا با كنیه و لقب (ابوالحسن) خواندى(1)، ممكن است طرف دعوا نگران شود که به عدالت قضاوت نشود.
معناى کلمه سیاست نیز،مانند سائر مفاهیم عالیه،از سر نوشت اختلاف آراء و نظریات بىبهره نیست،ولى مادر این بحث مختصر لزومى ببیان آن نظریات مختلف و تشاجرات دامنهدار نمىبینیم. آنچه که میتوان مورد استفاده،تشخیص داد سه جمله تفسیر از سیاست که ما به بیان آنها نیازمندیم.
کسى را نمىتوان یافت که چون امام على علیه السلام خواهان خیر و صلاح امت بوده باشد؛ چرا که او همواره بر آن بود تا مسیر تاریخ را در بستر واقعى آن به جریان اندازد. اگر چه مردم در انتخاب و گزینش رهبرى راه خطایى را پیمودند، این چیزى نبود که امام را وا دارد تا تصمیم عجولانه بگیرد؛ زیرا امام به فراست، تبعات جانبى این دگرگونى را دریافته بود . عامه مردم از وجود فرصت طلبان کاملا بى اطلاع بودند، از این رو، هم در انتخاب خلیفه و هم در روش عزل وى اشتباه کردند و شاید در موقعیت و جو آن چنانى، هر کسى جاى آنان مىبود همین تصمیم را اتخاذ مىکرد؛ زیرا عثمان بارها پیمان بست و نقض پیمان کرد. عثمان به وضوح احساس مىکرد که على علیه السلام خیر و صلاح وى را مىخواهد؛ جز این که اوضاعى که بر خلیفه حاکم بود، مانع مىشد روابط آن دو گرم و دوستانه باشد.